اسدالله فلّاحی،
پل تام در شش سال گذشته دست کم چهار تحلیل از قضایای حقیقیه در سنت منطق سینوی ارائه کرده است که دو مورد از آنها بر سورهای مرتبۀ دوم استوار است و یک مورد بر جهتهای ضرورت و امکان و چهارمی بر اداتهای مفهومی منطق گزارهها مانند لزوم و عناد. نگارنده نیز در همین سالها تحلیلهای نسبتا متفاوتی ارائه کرده است که تحلیلهای او، افزون بر جهتهای ضرورت و امکان، از مفاهیم زیر بهره برده است: محمول وجود، محمول صدق، اداتهای مصداقی منطق گزارهها مانند استلزام مادی و عاطف.
همه تحلیلهای تام و نگارنده کاستیهایی دارند که در این سخنرانی میخواهیم به کاستی مشترک یکی از این تحلیلها بپردازیم و راه تازهای برای زدودن آن پیشنهاد بدهیم. اثیر الدین ابهری برای نخستین بار شرط «امکان موضوع» را به مفهوم قضایای حقیقیه افزوده است و این شرط در تحلیلهای تام و نگارنده به صورت «امکان وصف موضوع» برداشت شده که برداشت نادرستی است و باید به صورت «امکان ذات موضوع» اصلاح شود. ما این کار را به کمک صورتبندی مرتبۀ دوم از قضایای حقیقیه انجام داده، نشان میدهیم که کاستیهای گوناگون تحلیلهای پیشین به خوبی از میان برمیخیزد.
برای دریافت فایل صوتی از لینک زیر استفاده کنید