سر مایکل آنتونی اردلی دامت در ۸۶سالگی درگذشت. وی یکی از شهیرترین فیلسوفان انگلیسی در قرن بیستم بود. دامت همچنین مبارزی برای برابری نژادی و یک مرد علاقهمند به خانوداهاش بود. همسرش «آن»، همراه او در مبارزه علیه نژادپرستی بود و در تعدادی از نشریات درباره این موضوع با او همکاری میکرد. او اعتقاد داشت فیلسوفان باید نسبت به مسایل و موضوعات اجتماعی حساس باشند. دامت در سال ۱۹۲۵ در لندن متولد شد. در آغاز در رشته تاریخ تحصیل کرد و پس از آن به ارتش ملحق شد و چهار سال در آنجا خدمت کرد. پس از پایان جنگ متوجه میشود مطالبی را که در دوران تحصیل حفظ کرده به فراموشی سپرده و در نتیجه از تاریخ فاصله گرفت. از آن پس در آکسفورد به مطالعه فلسفه، سیاست و اقتصاد روی آورد. آشنایی دامت با فلسفه تحلیلی به مطالعات دوران تحصیل وی بازمیگردد؛ در آن دوران این نحله فلسفی تفکر حاکم در فضای فکری انگلستان بود.
آثار فرگه زمینهساز آشنایی دامت با منطق و فلسفه ریاضیات شد. او با علاقه به مطالعه آثار ترجمه شده گوتلوب فرگه به انگلیسی پرداخت اما از آنجا که تعداد کمی از این آثار به زبان انگلیسی وجود داشت به مطالعه آنها به زبان آلمانی پرداخت. این علاقه سبب شد که به فلسفه ریاضی و منطق روی آورد و برای علمآموزی در این حوزه در سال ۱۹۵۵ به «برکلی» در کالیفرنیا سفر کند. برکلی بهترین مکان برای آموختن منطق ریاضی بود و البته در آنجا با تارسکی آشنا شد. دامت سرانجام به کرسی استاد ارشدی فلسفه ریاضیات نایل آمد و مدت ۱۳سال آن را حفظ کرد. او علاوه بر تدریس در آکسفورد، در دانشگاههایی چون بیرمنگام، هاروارد، بولونیا، قانا و راکفلر تدریس کرد. کتاب «خاستگاه فلسفه تحلیلی» نیز برگرفته از سخنرانیهای او در دانشگاه بولونیای ایتالیا بوده است.
دامت یکی از مدافعان ثابتقدم «فلسفه تحلیلی» بود، اساس اندیشه فلسفیاش این بود که «فلسفه زبان مبنای دیگر فلسفههاست.» این دیدگاه برگرفته از آرای فرگه است که «مطالعه اندیشه باید از رهگذر مطالعه زبان صورت گیرد.» مایکل دامت بخش عمده کار خود را به تفسیر آرا و اندیشه فیلسوف آلمانی، گوتلوب فرگه اختصاص داد. تصور غالب درباره آغازگاه فلسفه تحلیلی، آرای متفکران انگلیسی از جمله راسل و مور است اما دامت برخلاف اندیشه مذکور معتقد است که فلسفه تحلیلی از آلمان و توسط گوتلوب فرگه تاسیس شده است. وی بنیانگذاران فلسفه تحلیلی را نویسندگان آلمانی چون برنتانو، ماینونگ و بلتسانو میداند که با نظریه «چرخش زبانی» و بنا نهادن منطق ریاضی به جای منطق سنتی موجب به وجود آمدن تحولی عظیم در تاریخ فلسفه تحلیلی شدهاند. دامت ضمن نگاشتن تاریخ فلسفه تحلیلی، در زمینههای فلسفه ریاضیات، فلسفه منطق، فلسفه زبان و متافیزیک نیز به طور تخصصی به مطالعه پرداخته است. او بهخصوص در زمینه صدق و معنا و پیامدهای آن در مسایل میان واقعگرایی و ضدواقعگرایی پژوهشهایی داشته است.
 دامت شهرت خود را به دلیل انتقاداتش از رئالیسم و تئوری شرایط صدق و معنا که به رئالیسم میانجامد، میدانست؛ بدینترتیب که معنای جمله عبارت است از شرایطی که آن جمله را صادق میکند، آنچه در هنگام یاد گرفتن یک زبان فرا میگیریم چیزی است که به آن ساختن جملات صادق میگویند. به طور کلی این امر نه از طریق مشاهده بلکه بیشتر با استنباط از مقدمات ثابتشده توسط مشاهده صورت میگیرد. طبق تئوری وی گزارهها الزاما دو ارزشی نیستند و گاهی امکان تشخیص دقیقی برای صدق یا کذب آنها وجود ندارد. در حقیقت نظر شهودگرایانه دامت واکنشی در برابر واقعگرایی فرگه است. نظریه «اصالت متن» دامت بر این موضوع تاکید دارد که فقط در متن جمله است که واژه معنا پیدا میکند و اندیشهها از طریق جملات معنا مییابند و به عبارتی سخن گفتن از ساختار اندیشه، سخن گفتن از پیوند معنایی اجزای جمله است.
 برخی از آثار مشهور دامت عبارتاند از: فلسفه زبان، مبانی منطقی متافیزیک، فلسفه ریاضی فرگه، دریاهای زبان، فرگه و فیلسوفان دیگر، حقیقت و معماهای دیگر، تفسیر فلسفه فرگه و عناصر شهودگرایی. البته دامت تعدادی آثار غیرفلسفی نیز از جمله کتابهایی درباره قوانین مهاجرت، کارتهای تاروت و کاتولیسیسم معاصر دارد و همچنین نظام همهپرسیای را به شکل رایگیری نسبی طراحی کرده است. این فیلسوف و منطقدان معاصر در ۲۷ دسامبر ۲۰۱۱ درگذشت.